سناریو سونگمین

(امروز صبح توی مراسم یک رقص به شدت هات انجام داده بودی و ... )
از وقتی رفته بود کمپانی، پیام‌هاش عجیب‌تر شده بود.
^حواسم اصلاً اینجا نیست.
^مقصرشم بعضیان .
^الان اگه کنارم بودی، کار های خوبی می‌کردیم
لبخند ناخواسته زدی
-سر کارت باش
چند ثانیه بعد جواب داد:
^دارم سعی‌مو می‌کنم
^ولی کار های بعضیا امروز صبح باعث شدن ... آه ولش
تمام حواسشو از بین برده بود ..
واقعا الان نیاز داشت کنارش بودی؛ بلاخره به زور چان رو راضی کرد امروزو زود تر بره خونه .
سوئیچ ماشین و کت مشکلیش رو برداشت از کمپانی زد بیرون ؛
گوشیشو برداشت و بهت یک نوتیف داد
^هی منتظرم باش بیب
-امم کجایی
^ ۲ دقیقه دیگه درو باز کن
تعجب کردی و گوشیت رو خاموش کردی و رفتی سمت در و باز کردی که یهو مثل روح جلوت ظاهر شد و برون هیچ حرفی هلت داد داخل و چسبوندت به دیوار و درو بست .
دستشو برد پت گردنت و سرتو کج کرد و لباتو خیس بوسید همزمان ... دستشو روی شونه های لخت بدنت حرکت می‌داد. ...
نفسش نامنظم بود، پیشونیش رو برای لحظه‌ای به پیشونیت تکیه داد، انگار داشت خودش رو کنترل می‌کرد.
— اه ا.ت…
دستش روی شونه‌هات مکث کرد، بعد آروم‌تر شد. بوسه‌هاش از اون حالت هجوم‌آور افتاد به نرم و کوتاه؛ انگار یادش اومده کجاست و کیه.
دوباره شروع کرد به بوسیدنت ، نفست بند اومده بود و به بازو هاش چنگ می‌زدی که ولت کنه ...
+سو...سونگمین خفم کردی
_امروز صبح رو یادت میاد ؟
+ام ..
به چشمات زل زده بود و لبخند مرموزی زده بود .. بلافاصله بغلت کرد و بردت توی اتاق خواب ؛ رو تخت گذاشتت و روت خیمه زد ...
(رفتن اواز بخونن🌹)


M☆Q

#استری_کیدز #سناریو #فیکشن #لینو #مینهو #هان #هیونجین #چانگبین #جونگین #فلیکس #بنگچان #سونگمین
دیدگاه ها (۲)

سناریو سونگمین

سناریو سونگمین

سناریو استری کیدز

سناریو لینو

میان دو نگاه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط